به نام خداوند مهربان
علمای روانشناسی وتعلیم و تربیت درباره ی بازی نظر های گوناگونی داده اند. گروهی معتقدند که به طور طبیعی مقداری انرژی اضافی در بدن خردسالان موجود است. این انرژی باید در سالهای کودکی و نوجوانی از راه بازی به مصرف برسد.گروهی دیگر براین عقیده اند که کودکان و نوجوانان، مانند بعضی از جانوران خردسال، از راه بازی نوعی تمرین میکنند،در نتیجه میتوانند مهارتهای لازم را برای صیانت ذات و رفع نیاز های زندگی بدست آورند.گروهی دیگر چنین نظر میدهند که بازی نوعی فعالیت برای پاکسازی حالات درونی است.این نظر ها هر یک جنبه ای از خصوصیات بازی را بازگو میکند،اما هیچ یک کویای کامل و صف های بازی نیست.بازی درحقیقت نوعی فعالیت است که میان اعمال غریزی و کار قرار گرفته است.اگر در عملی غریزی ،مانند غذا خوردن،گرسنگی آنی ارضا میشود،در کار می توان وسایلی فراهم کرد که با آن نیاز های گوناگون برطرف شود.عامل اصلی بازی لذتی است که در حال بازی کردن در فرد ایجاد میشود. اهمیت بازی و اثر عمیق روحی و معنوی و آموزشی آن در کودک ،از آغاز قرن بیستم به طور جدی مورد توجه قرار گرفت.روانشناسانو مزبیان از پژئهش هایی که در این زمینه به عمل آورده اند به این نتیجه رسیده اند که بازی کردن برای پذیرش مطالب گوناگون ایجاد آمادگی جسمی و روانی میکند وعمل یادگیری را سریع و آسان می سازد.بازی در واقع نیروهای ذهنی و جسمی فرد رابرای کسب موفقیت به کارمی اندازد.به همین سبب روانشناسان کوشیده اند تااز راه تربیت دادن بازیهای معین به گسترش اموزش وپرورش بپردازند.برای این منظور بازیهای مختلف طرح گردیده است واسباب بازیهای گوناگون تهیه شده است. به این ترتیب ازادی بازی کردن کودکان محدودتر شدهاست.بزرگترها با دانشی که از اثر ونتیجه بازیها به دست اورده اند افکار وهدفهای خود را حتی در بازیهای کودکان تحمیل می کنند وبه بازیها هم مفهومهای ویژه اموزشی می دهند. انها بعضی از بازیها را سودمند شمرده می کوشند از این راه همه وقتهای بیداری کودکان را زیر نظارت خود در آورند.
در حال حاضر وقتی کهاز بازی آزاد سخن می گوییم، در درجه اول آنگونه که بازی مورد نظر است ،که به شکلی واقعیآزاد است و کودک با تصورها و حالتهای ویژه کودکانه خود آن را انجام میدهد.یکی از مربیان شایسته میگفتکه پس از دو ماه کوشش برای گروهی از کودکاندر یک اردوی تربیتی و تنظیم انواع برنامه ها و فعالیتهای جالب توجه و نشاط آور از آنها پرسیدم :از کدامیک از قسمتهای این برنامه ی دو ماهه بیشتر خوشتان آمده ؟ “تقریبا” همه ی آنه جواب دادند : “بهترین قسمتها ساعتهایی بود که ما را آزاد میزاشتید تا خودمان بازی کنیم و مشغول باشیم .” این پاسخ در بزرگی برای آن مربی شد و درس بزرگی است برای همه مربیان.
بازی هایی که بزرگترها ترتیب میدهند میتواند ساع ته و شاید همه ی روز آنها را مشغول کند.عروسک بازی ،خانه سازی با گل و شاخ و برگ ،بازی هایی که در مدرسه ترتیب داده میشود ،قایم با شک ها ،گرگم به هوا، لی لی بازی و بازی های بدون اسم یا با اسم دیگر را کودکان بدون برنامه و به دلخواه شروع می کنند و ساعت ها به آن سرگرم می شوند.
آزادی در انتخاب نوع بازی، بازی کردن با آسودگی کامل، دخالت نکردن بزرگ تر ها برای تغییر مسیر بازی، یا همبازی شدن با کودکان، سبب می شود که آن ها از بازی های انفرادی و گروهی لذت واقعی ببرند و همه این ها از شرایط اصلی بازی های آزاد است.
بسیاری از پدران و مادران هنگامی هنگامی که از برنامه “کار روزانه” فرزند خود در کودکستان آگاه می شوند، با لحن اعتراض آمیزمی گویند: “فقط بازی کرده اند” آن ها تصور می کنند که اصولاً بازی نوعی تلف کردن وقت است. بخصوص بازی آزاد را به کلی به هدر دادن کامل وقت کودک می دانند.آن ها نمی دانند که در بازی های آزاد در حقیقت کودک ضمن بازی تجربه ها و نکته های بسیار می آموزد. در بازی خلاقیت کودک پرورش می یابد و چگونگی سازش با دیگران و با محیط اجتماعی به طور عملی تمرین می شود. در بازی، هر کودکی به طور غیر مستقیم توانایی ها و استعدادهای خود را کشف می کند و خایش را در میان همسالان می یابد و با محیط هماهنگ می شود. در بازی سلامت جسمی و روحی کودک تامین می شود.
در مورد کودکان سه و چهار ساله بازی آزاد باید رکن اصلی فعالیت ها ی روز باشد و مربی کارش بیشتر آماده کردن محیط بازی باشد، تا اجرای انواع برنامه ها اما در مورد کودکان پنج و شش ساله، مربی ضمن انجام دادن بازی هایی، که طبق برنامه انجام می گیرد باید به کودک فرصت هایی برای بازی آزاد هم بدهد. در هیچ یک از مراحل تحصیلی، حتی در دوره دبیرستان، چه در محیط خانه و چه در مدرسه، نباید از ایجاد فرصت های لازم برای بازی آزاد هم غفلت کرد.بازی های انفرادی کودکان خردسال، که گاهی به صورت سرگرم شدن با اسباب بازی ها، عروسک بازی و تنظیم صحنه های کوچک با همسالان است، کم کم و به طور طبیعی به بازی های گروهی تبدیل می شود. در سال های بعد، یعنی در نوجوانی این بازی ها با راهنمایی های مربیان ورزش، به انتخاب سرگرمی های سودمند و گوناگون و رشته های ورزشی دیگر می انجامد.
مادربزرگ ها، در مورد بازی بچه های کوچک، به مادران همیشه سفارش می کنند که: “بگذارید کودک آن قدر بازی کند تا سیر شود.” این گفته بیشک حاصل تجربه ای عمیق است، زیرا کودکی که در هر یک از مراحل رشد به اندازه ی نیازش آزادانه بازی کند، بهتر و استوارتر این مراحل را پشت سر می گذارد و انسانی متعادل تر و مفید تر می شود.